کندوان در استان آذربایجان شرقی و در شهر اسکو قرار گرفته است و از آن جا که در دل صخره ها ساخته شده است، به روستای صخره ای ایران مشهور است. این روستا هم به عنوان یک اثر بسیار ارزشمند در آثار ملی ایران به ثبت رسیده است و هم شهرت جهانی دارد و تنها روستای صخره ای در جهان است که در حال حاضر در آن ست می شود.
چرا به آن سرآقا سید میگویند؟
از شجرهنامهها اینطور برمیآید که عمر روستا به ۶۰۰ سال پیش میرسد و اسم روستا از امامزاده سرآقاسید عیسی که در روستاست، گرفته شده.
برخی میگویند در قدیم، آنهایی که برای زیارت امامزاده به آن میرفتند، میگفتند میرویم سر مزار آقاسید عیسی، برای همین هم روستا به این اسم معروف شده. بعضیها هم معتقدند چون خانههای روستا بالای سر امامزاده قرار گرفته به آن سرآقا سید میگویند؛ یعنی روستا، بالای سر امامزاده است.
در کوچههای این روستا اثری از رد پای خودروها دیده نمیشود. مردم روستا، زندگی و آداب و رسوم گذشته را همچنان حفظ کردهاند
زمانی که شما وارد این روستا می شوید هیچ نشانی از عبور و مرور خودروها را در آن مشاهده نخواهید کرد و مردم روستای ایستا در طالقان آنچنان بر روی رعایت آداب و رسوم گذشته ی خود پا فشاری می کنند و که ممکن برای بازدیدکنندگان این امر خیلی عجیب به شمار بیاید اما این در حالی است که برای افراد روستا این موضوع کاملا عادی محسوب می شود. اهالی این روستا نه تنها شب ها پای تلویزیون نمی نشینند بلکه شب زنده داری هم نمی کنند. این افراد عروسی و عزا ندارند و مراسمی چون جشن تولد، سالگرد ازدواج و… برای آنان مفهومی ندارد. با شرط اینکه زنی به روستای آنها وارد نشود، افرادی مهمان نواز نیز هستند؛ به عبارت دیگری می توان گفت که ورود ن به روستای ایستا در طالقان ممنوع است.
روستای نابینایان؛ راز و رمز میراث ۳۰۰ ساله چهار برج»
این ژن نهفته با قدمت ۳۰۰ ساله به دلیل اعتقاد به ازدواج فامیلی بروز کرده است که با تلاش تیمهای پزشکی برای پیشگیری از نابینایی در حال حاضر ۳۱ نفر از اهالی روستای چهار برج نابینا هستند. تا چند سال گذشته تعداد افراد نابینا بیش از صد نفر بوده است و چنانچه این بیماری ژنتیکی کنترل نمیشد امروز شاهد آمار بالایی از این بیماری دیرینه میبودیم.
روستای زرگر؛ زبان رومانو، خط لاتین
هم ایرانیاند هم اروپایی، هم فارسی میدانند هم تركی؛ صورتشان هم شبیه آریاییهاست، هم شبیه گلادیاتورها و وایكینگها، قدشان بلند است و مهربانیشان همچون محبت مردم ایل به مهمانها. مسلمان شیعهاند، كارشان دامداری و كشاورزی؛ به سبك همه روستاییان، مرغ و خروس و غاز هم نگه میدارند؛ بعضی زنها كه هنرمندتر از دیگرانند نیز خودشان نان میپزند و در مشك، دوغ و كره میگیرند و پنیر و ماست میبندند.
این مردم اما یك راز دارند، یك نكته مبهم تاریخی كه مرموزشان میكند. مردم روستای زرگر» زبان مادریشان رومانو» است؛ به زبانشان زرگری هم میگویند، اما نه از آن زرگریهایی كه بعد از هر حرف، ز» میگذارند و زبانشان میشود دزرزوز».
روستای ماخونیک» یکی از روستاهای شگفتانگیز جهان است و به لحاظ شهرت آن به شهر لیلیپوتها، جذابیتهای حیرتانگیزی دارد. از روستای ماخونیک تا افغانستان نیم ساعت فاصله وجود دارد و مردم ماخونیک اصالتاً افغانستانی هستند که در چند قرن پیش از افغانستان کوچ کردهاند و ماخونیک را جهت زندگی برگزیدهاند. این روستا در فاصلهی ۷۸ کیلومتری شرقی شهر سربیشه در استان خراسان جنوبی و در مسیر جادهی سربیشه به روستای دُرُح قرار دارد.
درباره این سایت